سبدگردانی چیست؟
بیشترین قسمتای مطالب ترجمه مقالهی از سایت Investopedia است.
سبدگردانی به زبان ساده، به مدیریت و خرید و فروش سهام به کمک دانش و تجربه اشاره دارد که به آن مدیریت پرتفوی نیز گفته میشود. از آنجا که کسب و یادگیری این مهارت ها و دانش های سرمایه گذاری، به ویژه دانش های بورس نظیر تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی، به زمان بسیاری نیاز دارد و بسیاری از افرادی که وارد بازار سرمایه میشوند، این دانش و مهارت را نداشته و وقت کافی نیز برای اکتساب آن ندارند، مدیریت سهام خود را به افراد متخصصی که به آنان سبدگردان گفته میشود، میسپارند. بنابراین سبدگردانی به بیانی دقیق تر، اشاره به فعالیت افرادی دارد که با توجه به دانش و مهارت خود، به مدیریت و خرید و فروش سهام سرمایه گذاران میپردازند.
نکات کلیدی:
- سبدگردانی سرمایهگذاری شامل ایجاد و نظارت بر انتخاب داراییهایی مانند سهام، اوراق بهادار، و وجه نقد است که برای برآورد اهداف مالی لند مدت و تحمل ریسک یک سرمایهگذار میباشد.
- مدیریت فعال پورتفولیو مستلزم خرید و فروش سهام و سایر داراییها به صورت استراتژیک است تا بازده بیشتری نسبت به بازار کلی (مثل یک شاخص مالی خاص) کسب کند.
- سبدگردانی غیرفعال به دنبال تطبیق بازده بازار با تقلید از ساختار یک یا چند شاخص است.
- سرمایهگذاران میتوانند استراتژیهایی را با توجه به میزان ریسک، برای ایجاد سود پویا، تلاش محافظهکارانه برای حفظ سرمایه یا ترکیبی از هر دو اجرا کنند.
فهرست مطالب
آشنایی با سبدگردانی
مدیران سبدگردانی حرفهای به نمایندگی از مشتریان کار میکنند، در حالی که برخی افراد ممکن است تصمیم به ساخت و مدیریت سبدهای خود بگیرند. در هر دو حالت، هدف نهایی سبدگردانی به حداکثر رساندن بازده مورد انتظار سرمایهگذاری در سطح مناسبی از ریسک است.
سبدگردانی نیازمند توانایی وزندهی به نقاط قوت و ضعف، فرصتها و تهدیدات در سراسر دامنه کامل سرمایهگذاریها دارد. انتخابها شامل معاملاتی هستند که باید در میان آنها تصمیم گرفت، از جمله بدهی در مقابل سهام، داخلی در مقابل بینالمللی، و رشد در مقابل امنیت.
سبدگردانی غیرفعال در مقابل فعال
سبدگردانی میتواند یا غیرفعال (Passive) یا فعال (Active) باشد.
مدیریت غیرفعال استراتژی بلند مدت “تنظیم و فراموش کردن” است. این ممکن است شامل سرمایهگذاری در یک یا چند صندوق شاخص بورسی (ETF) باشد. به این روش معمولاً با عنوان “شاخصسازی” یا “سرمایهگذاری بر مبنای شاخص” اشاره میشود. افرادی که سبدهای مبتنی بر شاخص میسازند، ممکن است از نظریه مدرن پورتفولیو (MPT) برای کمک به بهینه سازی ترکیب استفاده کنند.
مدیریت فعال شامل تلاش برای شکستن عملکرد یک شاخص با فعالیت فعال در خرید و فروش سهامها و داراییهای دیگر است. صندوقهای بسته (Closed-end funds) معمولاً به صورت فعال مدیریت میشوند. مدیران فعال ممکن است از هر یک از مدلهای کمی یا کیفی گستردهای استفاده کنند تا در ارزیابیهای خود از سرمایهگذاریهای بالقوه به آنها کمک کند.
سبدگردانی فعال
آن دسته از سرمایه گذارانی که سبد سهام خود را به روش فعال مدیریت میکنند، اغلب از مدیران صندوق یا کارگزاران و یا سبدگردانان برای خرید و فروش سهام و مدیریت سبد خود با هدف پیشی گرفتن از یک شاخص خاص کمک میگیرند.
سبد سهام یا پرتفوی فعال، میتواند دارای یک یا چند مدیر همزمان باشد که به شکل فردی یا جمعی، تصمیمات مورد نیاز برای خرید و فروش و تخصیص دارایی را انجام میدهند. برای انجام چنین مدیریتی، نیازمند ترکیبی از تحقیقات دقیق و بسیار، پیش بینی بازار و تخصص مدیر یا مدیران سبد سهام میباشد.
مدیرانی که سبدگردانی فعال را انجام میدهند، باید به همه آنچه که میتواند بر سبد سهام اثرگذار باشد، مانند روندهای بازار، تغییرات اقتصادی، تغییر ایدئولوژی های سیاسی و اخبار و سیاست گذاری های مرتبط با بازار سرمایه، توجه بسیاری داشته باشند. همه این اطلاعات، میتواند در هنگام خرید و فروش و مدیریت پرتفوی اثرگذار باشد. به عقیده سبدگردانان فعال، این فرآیندها پتانسیل بازدهی و سوددهی را نسبت به مدیریت های مبتنی بر یک شاخص واحد، افزایش میدهد.
تلاش برای قبضه بازار، مستلزم ریسک های اضافی است و شاخص سازی، میتواند این ریسک اضافی را از بین ببرد؛ زیرا منجر به کاهش احتمال خطای انسانی در انتخاب سهام میگردد. صندوق های شاخص از این جهت که کمتر مورد معامله قرار میگیرند، هزینه های کمتری را نیز متحمل شده و مالیات کارآمدتری دارند.
سبدگردانی غیرفعال
مدیریت منفعل یا غیرفعال که مدیریت صندوق شاخص نیز نام دارد، با هدف تکرار بازده یک شاخص خاص صورت میگیرد؛ به این معنا که مدیران یا سبد گردانان در شیوه غیرفعال سبدگردانی، همان سهامی را که در شاخص فهرست شده و با همان وزن فهرست شده، خریداری میکنند.
یک مدیریت پرتفوی منفعل، میتواند به اشکال مختلفی مانند یک صندوق معامله، صندوق مشترک سرمایه گذاری و یا یک واحد سرمایه گذاری انجام گیرد. همانگونه که گفته شد، همه صندوق های شاخص، مدیریت منفعلانه نام دارند؛ زیرا هر کدام از آن ها یک مدیر پرتفوی یا سبد گردان دارند که به جای انتخاب دارایی های خریداری شده، با هدف تکرار شاخص، فعالیت میکند. باید توجه داشت که هزینه ها و ضرر و زیان های حاصل از مدیریت یا سبدگردانی غیرفعال، اغلب بسیار کمتر از استراتژی های مدیریت پرتفوی یا سبدگردانی فعال است!
سبدگردانی اختیاری در مقابل غیراختیاری
یکی دیگر از عناصر حیاتی سبدگردانی، مفهوم مدیریت اختیاری و غیراختیاری است. این رویکرد در سبدگردانی مشخص میکند یک طرف سوم ممکن است چه کارهایی را در مورد سبد شما انجام دهد.
سبک مدیریت اختیاری یا غیراختیاری فقط زمانی مطرح است که یک کارگزار مستقل سبد شما را مدیریت میکند. اگر فقط میخواهید کارگزار معاملاتی را انجام دهد که شما به صراحت تایید کردهاید، باید از یک حساب سرمایهگذاری غیراختیاری استفاده کنید. کارگزار ممکن است در مورد استراتژی مشاوره دهد و پیشنهادات سرمایهگذاری کند. اما بدون تایید شما، کارگزار فقط یک مشاور است که باید طبق تصمیمات شما عمل کند.
از طرف دیگر، برخی سرمایهگذاران ترجیح میدهند تمام تصمیمگیریها را به دست کارگزار یا مدیر مالی خود بسپارند. در این موارد، مشاور مالی میتواند اوراق بهادار را بدون تایید سرمایهگذار خریداری یا فروش کند. هنوز هم مشاور مسئولیت امانتی دارد که هنگام سبدگردانی، در بهترین منافع مشتری خود عمل کند.
عناصر کلیدی سبدگردانی
تخصیص داراییها
کلید موفقیت در سبدگردانی، ترکیب داراییها در بلند مدت است. به طور کلی، این به معنای سهام، اوراق بهادار و وجه نقدی مانند گواهیهای سپرده است. سایر داراییها نیز وجود دارند که اغلب به عنوان سرمایهگذاریهای جایگزین، مانند املاک و مستغلات، کالاها، مشتقات و رمزارزها، شناخته میشوند.
تخصیص داراییها براساس درک از این حقیقت است که داراییهای مختلف به صورت همزمان حرکت نمیکنند و برخی از آنها نسبت به دیگران نوسانپذیرتر هستند. ترکیبی از داراییها تعادل فراهم میکند و در مقابل خطر محافظت میکند.
سرمایهگذاران با پروفایل پرخطر، سبدهای خود را به سمت سرمایهگذاریهای نوسانپذیرتر مانند سهام رشد متمایل میکنند. سرمایهگذاران با پروفایل محافظهکارانه سبدهای خود را به سمت سرمایهگذاریهای پایدارتر مانند اوراق بهادار و سهام شرکتهای بزرگ متمایل میکنند.
تنوعبخشی
تنها قطعیت در سرمایهگذاری این است که به طور مداوم پیشبینی برندگان و بازندگان ممکن است. رویکرد عاقلانه ایجاد یک سبد سرمایهگذاری است که در یک کلاس دارایی، قراردادهای گستردهای فراهم میکند.
تنوعبخشی به معنی پراکندگی خطر و پاداش اوراق بهادار درون یک کلاس دارایی است یا بین کلاسهای دارایی. چون مشکل است که بدانیم کدام زیرمجموعه از یک کلاس دارایی یا بخش ممکن است نسبت به دیگری برتری داشته باشد، تنوعبخشی تلاش میکند تا بازده همه بخشها را در طول زمان جلب کند، در حالی که نوسان را در هر زمان معین کاهش دهد.
تنوعبخشی واقعی بین کلاسهای مختلف اوراق بهادار، بخشهای مختلف اقتصاد و مناطق جغرافیایی ایجاد میشود.
تعادلبندی
تعادلبندی برای بازگرداندن یک سبد به هدف اصلی تخصیص آن در فواصل منظم، معمولاً سالانه، استفاده میشود. این کار به منظور بازگرداندن ترکیب اصلی داراییها انجام میشود، زمانی که حرکات بازار آن را از تعادل خارج میکند.
برای مثال، یک سبد که با ترکیب 70 درصد انصب و 30 درصد دارایی ثابت شروع میشود، پس از یک رالی بازار بلند مدت، میتواند به ترکیب 80 به 20 تغییر کند. سرمایهگذار سود خوبی کسب کرده است، اما سبد اکنون خطر بیشتری دارد تا آنچه که سرمایهگذار تحمل کند.
تعادلبندی معمولاً شامل فروش اوراق بهادار با قیمت بالا و قرار دادن آن پول در اوراق بهادار با قیمت پایینتر و نامحبوب است. تمرین سالانه تعادلبندی به سرمایهگذار اجازه میدهد تا سودها را جلب کند و فرصت رشد در بخشهای با پتانسیل بالا را گسترش دهد، در حالی که سبد را مطابق با پروفایل خطر/ بازده اصلی نگه میدارد.
روشهای رایج سبدگردانی
هر سرمایهگذار وضعیت خاصی دارد. بنابراین، در حالی که برخی از سرمایهگذاران ممکن است از ریسک فرار کنند، دیگران ممکن است تمایل داشته باشند به دنبال بازده بالاتری بروند (همزمان با مواجهه با بالاترین ریسک). به طور خیلی عام، چند روش سبدگردانی وجود دارد که سرمایهگذار میتواند در نظر بگیرد:
- تهاجمی: یک سبد تهاجمی اولویت بر حداکثر کردن درآمدهای احتمالی سبد قرار میدهد. اغلب در صنایع پرریسک یا داراییهای جایگزین غیرثابت سرمایهگذاری میشود، و سرمایهگذار ممکن است نگران زیانها نباشد. به جای آن، سرمایهگذار به دنبال سرمایهگذاری “بزرگ” است تا با یک سرمایهگذاری منفرد به موفقیت برسد.
- محافظهکارانه: از سوی دیگر، یک سبد محافظهکارانه به حفظ سرمایه مرتبط است. سرمایهگذارانی که بسیار از ریسک فرار میکنند، ممکن است استراتژی سبدگردانی را انتخاب کنند که رشد را به حداقل میرساند اما همچنین ریسک زیانها را نیز کاهش میدهد.
- معتدل: استراتژی سبدگردانی معتدل به سادگی ترکیبی از رویکرد تهاجمی و محافظهکارانه است. در تلاش برای به دست آوردن بهترین چیزها از هر دو دنیا، یک سبد معتدل هنوز هم به شدت در اوراق بهادار سرمایهگذاری میکند ولی همچنین تنوعبخشی دارد و ممکن است در انتخاب این اوراق بهادار بیشتر انتخابی باشد.
- مبتنی بر درآمد: اغلب برای سرمایهگذاران مسنتر، برخی از افراد که درآمد ندارند ممکن است به سبد خود وابسته باشند تا درآمدی تولید کنند که میتوانند از آن زندگی کنند. فکر کنید چگونه یک بازنشسته دیگر حقوق ثابت ندارد. با این حال، این بازنشسته ممکن است دیگر به دنبال افزایش ثروت نباشد، بلکه از ثروت موجود خود برای زندگی استفاده کند. این استراتژی اولویت بر اوراق بهادار ثابت-درآمد یا اوراق بهاداری که سودها را پرداخت میکنند قرار میدهد.
چالشهای سبدگردانی
بدون توجه به استراتژی انتخابی، سبدگردانی همیشه با چندین مشکل مواجه است که اغلب نمیتوان کاملاً از بین برد. حتی اگر یک سرمایهگذار استراتژی سبدگردانی بیعیب و نقص داشته باشد، سبدهای سرمایهگذاری تحت تاثیر نوسانات و ناپایداری بازار هستند که میتواند غیرقابل پیشبینی باشد. حتی بهترین رویکرد مدیریتی میتواند منجر به زیانهای قابل توجه شود.
اگرچه تنوع در سبدگردانی موضوع مهمی است، اما همچنین میتواند دشوار باشد. پیدا کردن ترکیب مناسبی از کلاسهای دارایی و محصولات سرمایهگذاری برای تعادل بین ریسک و بازده نیاز به درک عمیقی از بازار و تحمل ریسک فرد سرمایهگذار دارد. خرید یک دامنه وسیع از اوراق بهادار برای رسیدن به تنوع مورد نظر ممکن است گران باشد.
برای ایجاد بهترین استراتژی سبدگردانی، سرمایهگذار ابتدا باید تحمل ریسک، افق سرمایهگذاری و انتظارات بازده خود را بشناسد. این نیاز به هدف کوتاهمدت و بلندمدت واضح دارد. به دلیل تغییرات سریع و ناگهانی در شرایط زندگی، سرمایهگذاران باید مراقب باشند که چگونه برخی از استراتژیها محدودیت سرمایهگذاری یا انعطافپذیری را محدود میکند.
در نهایت، اگر یک سرمایهگذار تصمیم بگیرد که به یک مدیر سبد برای مدیریت سرمایهگذاریهای خود مراجعه کند، این هزینه مدیریت را به وجود خواهد آورد. مدیر سبد اغلب باید به الزامات گزارشدهی نظامی خاصی پاسخ دهد، و ممکن است مدیر نظرات یا نگرانیهای مشابهی نسبت به بازار نداشته باشد.
کارمزد سبدگردانی
کارمزد سبدگردانی بر اساس فرمول پیشنهادی و توافقی است. کارمزد سبدگردانی معمولا از دو بخش مدیریت و عملکرد تشکیل میشود. کارمزد مدیریت مبتنی بر اخذ کارمزد ثابت مختصر و براساس دارایی تحت مدیریت تعیین میشود. اما کارمزد عملکرد کاملا متغیر است و متناسب با افزایش بازده سبد سهام مدیریت و با توافق طرفین قرارداد تعیین میشود.
سبدگردانی توسط رباتهای الگوریتم تریدینگ
سبدگردانی که توسط رباتهای الگوریتم تریدینگ انجام میشود در اساس همان مفهوم سبدگردانی دارد؛ یعنی انتخاب و مدیریت یک مجموعه از داراییهای مالی به منظور حاصل کردن بازدهی معین یا رسیدن به اهداف سرمایهگذاری خاص. اما روش انجام آن و فرآیند تصمیمگیری متفاوت است. در اینجا تفاوتهای اصلی را برشمردهام:
- تصمیمگیری اتوماتیک: در سبدگردانی الگوریتمی، تصمیمهای سرمایهگذاری بر اساس یک سری الگوریتم و فرمولهای ریاضیاتی اتوماتیک و بدون دخالت انسانی اتخاذ میشوند.
- سرعت عملیات بالا: رباتهای تریدینگ میتوانند به سرعت بالا و در دورههای کوتاه تصمیم بگیرند و معاملات را انجام دهند. این سرعت در برخی مواقع میتواند مزیتی باشد، به ویژه در تریدینگ فراوان.
- کاهش خطاهای انسانی: حذف عامل انسانی میتواند در کاهش خطاهای ناشی از احساسات یا تصمیمهای غیر منطقی مؤثر باشد.
- پیوستگی و بهروز بودن: بسیاری از سیستمهای الگوریتمی به صورت پیوسته بازارها را نظارت میکنند و به روز رسانیها و تغییرات را فوراً در نظر میگیرند.
- هزینهها: در بسیاری از موارد، هزینههای مدیریت با استفاده از رباتهای الگوریتمی کمتر از مدیریت انسانی است.